۲سموئیل 15:25-29 هزارۀ نو (NMV)

25. سپس پادشاه به صادوق گفت: «صندوق خدا را به شهر بازگردان. اگر لطف خداوند شامل حال من شود، مرا باز خواهد آورد و اجازه خواهد داد تا هم صندوق و هم جایگاه سکونت او را ببینم.

26. اما اگر بگوید: ”از تو خشنود نیستم“، در آن صورت آماده‌ام تا هر چه در نظرش پسند آید، با من بکند.»

27. نیز پادشاه به صادوق کاهن گفت: «آیا تو نبی نیستی؟ به سلامت به شهر بازگرد، تو و اَبیّاتار و پسرانتان، یعنی اَخیمَعَص پسر تو و یوناتان پسر اَبیّاتار.

28. من در معبر رود در بیابان، منتظر می‌مانم تا پیامی از جانب شما رسیده، مرا باخبر سازید.»

29. پس صادوق و اَبیّاتار صندوق خدا را به اورشلیم بازگرداندند و آنجا ماندند.

۲سموئیل 15