۱پادشاهان 13:10-15 هزارۀ نو (NMV)

10. پس راه دیگری در پیش گرفت و از راهی که به بِیت‌ئیل آمده بود، بازنگشت.

11. و اما در بِیت‌ئیل نبی سالخورده‌ای می‌زیست. پسرانش آمده، هرآنچه را که مرد خدا آن روز در بِیت‌ئیل کرده بود و نیز سخنانی را که به پادشاه گفته بود، برای پدر خود بازگفتند.

12. پدرشان از ایشان پرسید: «از کدام راه رفت؟» و پسرانش راه بازگشت مرد خدا را که از یهودا آمده بود، به وی نشان دادند.

13. پس به پسرانش گفت: «الاغ را برایم زین کنید.» و چون الاغ را زین کردند، بر آن سوار شد

14. و در پی مرد خدا روانه گشته، او را زیر درخت بلوطی نشسته یافت. از او پرسید: «آیا تو همان مرد خدایی که از یهودا آمده است؟» پاسخ داد: «آری، من همانم.»

15. نبی به او گفت: «همراه من به خانه‌ام بیا و طعامی بخور.»

۱پادشاهان 13