1. و اما خداوند به سموئیل گفت: «تا به کی برای شائول ماتم میگیری حال آنکه من او را از پادشاهی بر اسرائیل رد کردهام؟ روغندان خویش را از روغن پر کن و روانه شو؛ تو را نزد یَسای بِیتلِحِمی میفرستم، زیرا از پسرانش یکی را برای خود به پادشاهی تعیین کردهام.»
2. سموئیل گفت: «چگونه بروم؟ اگر شائول این را بشنود، مرا خواهد کشت.» خداوند فرمود: «گوسالهای ماده همراه خود ببر و بگو: ”آمدهام تا برای خداوند قربانی کنم.“