6. آنگاه کنیزان با فرزندانشان نزدیک آمدند و تعظیم کردند.
7. سپس لیَه و فرزندانش نیز نزدیک آمدند و تعظیم کردند. و در آخر، یوسف و راحیل نزدیک آمدند و تعظیم کردند.
8. سپس عیسو پرسید: «مقصود تو از تمامی این گروه که بدان برخوردم چیست؟» یعقوب پاسخ داد: «تا سرورم بر من نظر لطف افکنَد!»
9. اما عیسو گفت: «برادر، من خود بسیار دارم. دارایی خود را برای خودت نگاه دار.»