مَرقُس 3:11-24 هزارۀ نو (NMV)

11. هر گاه ارواح پلید او را می‌دیدند، در برابرش به خاک می‌افتادند و فریاد می‌زدند: «تو پسر خدایی!»

12. امّا او ایشان را سخت برحذر می‌داشت که به دیگران نگویند او کیست.

13. عیسی به کوهی برآمد و آنانی را که خواست، به حضور خویش فرا خوانْد و آنها نزدش آمدند.

14. او دوازده تن را تعیین کرد و آنان را رسول خواند، تا همراه وی باشند و آنها را برای موعظه بفرستد،

15. و از این اقتدار برخوردار باشند که دیوها را بیرون برانند.

16. آن دوازده تن که تعیین کرد عبارت بودند از: شَمعون (که وی را پطرس خواند)؛

17. یعقوب پسر زِبِدی و برادر وی یوحنا (که آنها را ’بوآنِرجِس‘، یعنی ’پسران رعد‘ لقب داد)؛

18. آندریاس، فیلیپُس، بَرتولْما، مَتّی، توما، یعقوب پسر حَلْفای، تَدّای، شَمعون غیور،

19. و یهودا اَسخَریوطی که عیسی را تسلیم دشمن کرد.

20. روزی دیگر عیسی به خانه رفت و باز جماعتی گرد آمدند، به گونه‌ای که او و شاگردانش را حتی مجال غذا خوردن نبود.

21. چون خویشان عیسی این را شنیدند، روانه شدند تا او را برداشته با خود ببرند، زیرا می‌گفتند: «از خود بی‌خود شده است.»

22. علمای دین نیز که از اورشلیم آمده بودند می‌گفتند: «‌بِعِلزِبول دارد و دیوها را به یاری رئیس دیوها بیرون می‌راند.»

23. پس عیسی آنها را فرا خواند و مَثَلهایی برایشان آورد و گفت: «چگونه ممکن است شیطان، شیطان را بیرون براند؟

24. اگر حکومتی بر ضد خود تجزیه شود، نمی‌تواند پابرجا ماند.

مَرقُس 3