مزمور 73:2-7 هزارۀ نو (NMV)

2. و اما من، چیزی نمانده بود پاهایم بلغزد؛نزدیک بود قدمهایم از راه به در رود!

3. زیرا بر فخرفروشان حسد بردم،آنگاه که رفاه شریران را دیدم.

4. زیرا آنان را تا به مرگ دردی نیست؛و تن ایشان سالم است.

5. همچون دیگران در زحمت نیستند،و به بلاهای آدمیان گرفتار نمی‌آیند!

6. از این رو، گردنبند کِبر بر گردنشان است،و تن‌پوشِ خشونت بر تنشان.

7. چشمانشان از فربهی به در آمده استو خیالات دل ایشان را حد و مرزی نیست.

مزمور 73