غزل غزل‌ها 4:8-14 هزارۀ نو (NMV)

8. با من از لبنان بیا، ای عروسم؛با من از لبنان بیا!از قُلۀ اَمانَه و از بلندای سِنیر و حِرمون،از کُنام شیران و کوه‌های پلنگانبه زیر بیا!

9. ای خواهرم و ای عروسم،تو دل مرا ربوده‌ای؛تو به نگاهی دل مرا ربوده‌ای،به گوهری از گردنبندت!

10. ای خواهرم و ای عروسم،عشقت چه دلنشین است!عشق تو از شراب بسی نیکوتر است،و رایحه‌ات از جمیع عطرها خوش‌تر!

11. ای عروس من، از لبانت عسل می‌چکد؛زیر زبانت، شیر و شهد است،و رایحۀ خوش جامه‌ات، همچون عطرِ لبنان!

12. خواهر و عروس من،باغی است دربسته،چشمه‌ای است قفل‌شده،و سرچشمه‌ای است مَمهور!

13. نهالهایش بوستان اَنار است،پر از میوه‌های گوارا،و حَنا و سُنبل؛

14. پر از سُنبل و زعفران،نی و دارچین و انواع کُندُر،و مُر و عود و دل‌انگیزترین عطریات!

غزل غزل‌ها 4