اِشعیا 8:1-6 هزارۀ نو (NMV)

1. آنگاه خداوند مرا گفت: «لوحی بزرگ برگیر و با قلمی معمولی بر آن بنویس، ’مَهیرشَلال‌هاش‌بَز.‘

2. و من شهود امین یعنی اوریای کاهن و زکریا فرزند یِبِرِکیا را به جهت خود برای شهادت می‌گیرم.»

3. و من با نبیه هم‌بستر شدم، و او آبستن شده پسری بزاد. و خداوند به من گفت: «او را ’مَهیرشَلال‌هاش‌بَز‘ بنام.

4. زیرا پیش از آنکه کودک بتواند ’پدرم‘ و ’مادرم‘ بگوید، ثروت دمشق و غنائم سامِرِه را نزد پادشاه آشور به تاراج خواهند برد.»

5. و خداوند بار دیگر مرا خطاب کرده، گفت:

6. «از آنجا که این قوم آبهای شیلواَخ را که به ملایمت روانند رد کرده‌اند، و از رِصین و پسر رِمَلیا شادمانند،

اِشعیا 8