3. از صدای سُم اسبان جنگیاش،از غرّش ارابهها و صدای چرخهایشان.پدران به سبب سست شدن دستانشان،به جهت یاری فرزندان خویش برنمیگردند.
4. به سبب آن روز که میآیدتا فلسطینیان را جملگی نابود کند،و هر امدادگری را که باقی مانده باشداز صور و صیدون منقطع سازد.زیرا خداوند فلسطینیان را هلاک میکند،باقیماندگانِ سواحل کَفتور را.
5. غزه موی خویش میتراشد؛اَشقِلون نابود شده است.ای باقیماندگانِ دشتهای فلسطینیان،خویشتن را تا به کی به خَراشها مجروح میسازید؟
6. «آه، ای شمشیرِ خداوند!تا به کی آرام نخواهی گرفت؟به نیام خود فرو شوو آرام و قرار گیر!
7. اما چگونه آرام توانی یافتحال آنکه خداوند تو را مأمور کرده،و به ضد اَشقِلون و سواحل دریا برگماشته است؟»