11. سپس بالا رفت و نان را پاره کرد و خورد. او تا سحر به گفتگو با ایشان ادامه داد، و بعد آنجا را ترک گفت.
12. مردم آن جوان را زنده به خانه بردند و تسلای عظیم یافتند.
13. و اما ما در ادامۀ سفر، سوار کشتی شده، روانۀ آسوس شدیم تا در آنجا طبق قرار پولس، او را به کشتی بیاوریم، زیرا خواسته بود تا آنجا را از راه خشکی برود.
14. پس چون پولس را در آسوس دیدیم، او را به کشتی آوردیم و به میتیلینی رفتیم.