روز سبت از دروازهٔ شهر خارج شدیم و به كنار رودخانهای كه گمان میکردیم محل دعای یهودیان باشد رفتیم. در آنجا نشستیم و با زنانی كه جمع شده بودند، صحبت كردیم.