پیدایش 24:30-34 Today's Persian Version (TPV)

30. او حلقهٔ بینی و دست‌بندها را در دست ‌خواهرش‌ دیده ‌بود و شنیده ‌بود كه ‌آن‌ مرد به‌ دختر چه ‌گفته ‌است‌. او نزد ‌مباشر ابراهیم‌ كه ‌با شترهایش‌ كنار چشمه‌ ایستاده ‌بود رفت‌ و به‌ او گفت‌:

31. «با من ‌به ‌خانه ‌بیا. تو مردی هستی كه‌ خداوند تو را بركت داده است. چرا بیرون ‌ایستاده‌ای‌؟ من‌ در خانه‌ام‌ برای تو جا آماده‌ كرده‌ام‌ و برای شترهایت ‌هم‌ جا هست‌.»

32. پس آن مرد به ‌خانه ‌رفت ‌و لابان‌ شترهای او را باز كرد و به آنها كاه ‌و علوفه ‌داد. سپس‌ آب‌ آورد تا مباشر ابراهیم‌ و خادمان‌ او پاهای خود را بشویند.

33. وقتی غذا آوردند، آن‌ مرد گفت‌: «من‌ تا منظور خود را نگویم‌ غذا نخواهم‌ خورد.»لابان ‌گفت‌: «هرچه ‌می‌خواهی بگو.»

34. او گفت‌: «من ‌مباشر ابراهیم‌ هستم‌.

پیدایش 24