ایّوب 29:4-11 Today's Persian Version (TPV)

4. آن وقت دوران کامرانی من بودو از دوستی خدا برخوردار بودم.

5. خدای قادر مطلق با من بودو فرزندانم دور من جمع بودند.

6. پاهای خود را با شیر می‌شستمو از صخره‌‌ها برای من روغن زیتون جاری می‌شد.

7. وقتی به دروازهٔ شهر می‌رفتمو بر کرسی خود می‌نشستم،

8. جوانان برای من راه باز می‌کردندو ریش‌سفیدان به احترام من برمی‌خاستند.

9. رهبران شهر از حرف زدن باز می‌ایستادند و سکوت می‌کردند.

10. حتّی شخصیّت‌های مهم با دیدن من ساکت می‌شدند.

11. هرکسی که مرا می‌دیدو سخنان مرا می‌شنید، مرا ستایش می‌نمود.

ایّوب 29