10. اما ناتان نبی و بنایاهو و شجاعان و برادر خود، سلیمان را دعوت نکرد.
11. و ناتان به بتشبع، مادر سلیمان، عرض کرده، گفت: «آیا نشنیدی که ادنیا، پسر حجیت، سلطنت میکند وآقای ما داود نمی داند.
12. پس حال بیا تو را مشورت دهم تا جان خود و جان پسرت، سلیمان را برهانی.