مرقس 9:23-31 Old Persian Version (OPV)

23. عیسی وی راگفت: «اگر میتوانیایمان آری، مومن را همهچیزممکن است.»

24. در ساعت پدر طفل فریادبرآورده، گریهکنان گفت: «ایمان میآورمای خداوند، بیایمانی مرا امداد فرما.»

25. چون عیسی دید که گروهی گرد او به شتاب میآیند، روح پلید را نهیب داده، به وی فرمود: «ای روح گنگ و کر من تو را حکم میکنم از او در آی ودیگر داخل او مشو!»

26. پس صیحه زده و او رابشدت مصروع نموده، بیرون آمد و مانند مرده گشت، چنانکه بسیاری گفتند که فوت شد.

27. اما عیسی دستش را گرفته، برخیزانیدش که برپاایستاد.

28. و چون به خانه درآمد، شاگردانش درخلوت از او پرسیدند: «چرا ما نتوانستیم او رابیرون کنیم؟»

29. ایشان را گفت: «این جنس به هیچ وجه بیرون نمی رود جز به دعا.»

30. و از آنجا روانه شده، در جلیل میگشتند ونمی خواست کسی او را بشناسد،

31. زیرا که شاگردان خود را اعلام فرموده، میگفت: «پسرانسان بهدست مردم تسلیم میشود و او راخواهند کشت و بعد از مقتول شدن، روز سوم خواهد برخاست.»

مرقس 9