متی 25:25-29 Old Persian Version (OPV)

25. پس ترسان شده، رفتم و قنطار تو را زیر زمین نهفتم. اینک مال توموجود است.

26. آقایش در جواب وی گفت: ای غلام شریر بیکاره! دانستهای که از جایی که نکاشتهام میدروم و از مکانی که نپاشیدهام، جمع میکنم.

27. از همین جهت تو را میبایست نقد مرابه صرافان بدهی تا وقتی که بیایم مال خود را باسود بیابم.

28. الحال آن قنطار را از او گرفته، به صاحب ده قنطار بدهید.

29. زیرا به هرکه داردداده شود و افزونی یابد و از آنکه ندارد آنچه داردنیز گرفته شود.

متی 25