8. و چون وقت شام رسید، صاحب تاکستان به ناظر خود گفت: "مزدوران راطلبیده، از آخرین گرفته تا اولین مزد ایشان را اداکن."
9. پس یازده ساعتیان آمده، هر نفری دیناری یافتند.
10. و اولین آمده، گمان بردند که بیشترخواهند یافت. ولی ایشان نیز هر نفری دیناری یافتند.
11. اما چون گرفتند، به صاحبخانه شکایت نموده،